-اون تابعی هست که همه مخفیانه تحسین میکنن او منصفانه پوست و مشاعره او فوق العاده بزرگ و زیبا هستند. - شب جمعه، من در خانه یک زیردوس که با من زندگی می کند نوش جان. من نمی توانم سینه های بزرگ او را که مست و خواب هستند تحمل کنم، و من فقط آنها را لمس می کنم. از روز بعد، تابع به یک سفر تجاری رفت. - برای سه روز وقتی که زیردریاهای او غایب بودند، من نیمه به اجابت و بی پروا بدن او را در آغوش گرفتم که فقط با بودن با او نظایر شد. -سه روز خواب بود که تا وقتي توپ طلا خالي شد به صورت واژن شليک ميکردم