یک زن متاهل است که در خانه با گاستریت عصبی به حال یک دکتر او می دانست که تماس خانه، اما به جای شوهرش که با او معامله نمی کند، زن متاهل است که دکتر ... "همسر، آیا شما جوش در حال حاضر؟" ، "دیروز ، من تا به حال خارش در اطراف مفصل لگن" ، "من شما را برای مدتی ببینید" در حالی که دکتر جوان تر بود خرناس زیر بغل و مفاصل لگن. - "معلم، من می خواهم شما را به لگد من!" - همسری که بیش از حد صبر می گوید: "آن را در دهان من قرار دهید!" یک زن متاهل که با شوهرش ناراضی بود, که اغلب سفر, به نام پدر همسایه که تنها بود چرا که همسرش در بیمارستان برای مدت طولانی بود, و زن متاهل به طور ناگهانی ... "در واقع، شوهر من، شما در مورد من اهمیتی نمی دهند، من می توانم آن را کنترل نمی کند!" - به پدر محله که گیج شده است، او همچنان به بوسه و دستمالی کردن چرند خود را، و در حالی که دانستن آن است که یک رابطه سرد برای گفتن نیست، "من می خواهم آن را ببینید، آه، آن را بیرون خواهد آمد ~!"، من یکدیگر را در حالی که افتادگی با غریزه من می دم. "من هرگز احساس خوبی نداشتم!" دو قسمت ضبط شده است.