پسر طلاق گرفته آمد تا به خانه پدر و مادرش که در آن زندگی می کرد مراجعه کند و گفت: "من می خواهم دوباره با شما زندگی کنم." مادر شوهرم اشیا، اما پسرم ناگهان مرا در آغوش گرفت ... "وقتی که من برای اولین بار با یک زن دیگر زندگی می کردند، من متوجه شدم که من عاشق مادرم..." -بخشش پسرش قلب سر در رو مادرش رو تحت نفوذ قرار ميده ! "مادر، آن را احساس خوب!" و "این بزرگتر از شوهر من، آن را به شکستن!" این صاحبخانه میانسال بود که در حالی که شوهرش در بیمارستان بود از همسرش مراقبت می کرد. با این حال، هدف او این بود که بدن همسر پنجاه و چیزی خود را به ابزاری برای پردازش میل جنسی است. "از اولین باری که من همسرم را دیدم، من فکر کردم او یک احمق بود"، "صاحبخانه، لطفا متوقف!"، "فقط به من قرض خود را، آن را خوب است!" - "من آن را دوست ندارم!"، با این حال، در حالی که قلب او را رد می کند، بدن او واکنش حساس و آن را احساس می کند. "زیاد بهم نزن، اوه ~!" دو قسمت ضبط شده است.