ساتمی، همسر جوانی با شهوت جنسی قوی و روح م، شوهری مرغدار بود که راضی نبود و با رئیس شوهرش رابطه داشت و شهوت خود را بلید. با این حال ، من در وسط آموزش م بود که توسط پدر زن منحرف من که با من زندگی می کردند و مرکب گره خورده بود. - پدر زنش که به رابطه اش حسادت می کرد، آموزش هایش را بیشتر کرد. ساتمی که آن را به یک برده گوشت پر عالی تبدیل کرده است، مجبور می شود سه چوب گوشت را در یک زمان از نظر جنسی پردازش کند و در عذاب شادی به اوج خود می رسد!