- من خریدم یک دانش آموز دختر ازو من در یک سایت دوستیابی در طول شب در بر داشت و با آن بازی تا آنجا که من در خانه من می خواستم. ازو که در باران غرق شده بود، بدن پر از آلود دارد که از ظاهر بی گناه او نمی توان تصور کرد. او با یک نگاه مشکوک به من نگاه می کند که می تواند به عنوان حقه بازی گرفته شود، اما من اهمیتی نمی دهم. برعکس، هیجان انگیزتر است. پیرمرد کثیف ... پدر منحرف... هر چه بیشتر فکر می کنید، میل شما بیشتر می شود. عقاب به زور در ازو وحشت زده می مکد. سپس، ازو که مقاومت کرده بود، به تدریج شروع به نشت آه شیرین کرد.