کوهاکو، دانشجوی دختر کالج مازووچیست مقعد، از زمان نوجوانان به کاکای بیولوژیکی اش سخت برخورد کرده است. مادرش نگران آرزوی دخترش بود و در اوایل ازدواج ترتیب داده شده را ترتیب داد و در حالی که در مدرسه بود با عجله نامزد کرد، اما کوهاکو چاره ای جز انتخاب مرد جوانی که کمی زور بود و بر خلاف خواست مادرش بوی اس می داد، نداشت. - نامزد و عموی من، دست دو نفر با لذت م می سوزند! از تنبیه کردن، ویبراتور برقی، چک کردن انما، اذیت کردن نوک دست خوردن طناب چرند، ایرما