دختری که از خانه فرار کرد سگ من شد. مشخصاً، من نگهش نداشتم، پس مرده. من به او غذای سگ می دادم، اما او شکایت کرد که تشنه است. منظورت رو نمي فهمم پس مجبورش کردم که دستم رو بخوره و معده شما از این به بعد ورم خواهد کرد. اما به تدریج، من اذیت شدم که من فقط غذا می خوردند بدون انجام هر کاری، بنابراین تصمیم گرفتم که این مرد کار کند. این یک تجارت تن فروشی است. مشتری سگم را لگد زد، با تفنگ بی حس کننده به من ضربه زد و شروع به شکنجه کردن من کرد.