نام من اسوکا است - احساس می کنم به مدرسه نمی رویم، اما واقعاً مدرسه را دوست دارم! پدر و مادرم طلاق گرفته اند و من دختر بسیار کوچکی هستم که با برادرم زندگی می کنم. برادرم می گوید: «اگر من این کار را نکرده بودم، حتی آن چیز...» برادرم برای یک آژانس موقت کار می کند، بنابراین ساعات کار او نامنظم است، اما او به طور جدی کار می کند.