همسایه ای که نقل مکان کرد یک مادر مجرد زیبا بود که تازه طلاق گرفته بود، گفت: «من کمیتسو هستم، که امروز نقل مکان کردم، و می دانم که یک کودک دارم و برای هر گونه ناراحتی متاسفم، اما متشکرم.» چند روز بعد، ساکاموتو نمی تواند کیو را که توسط شوهر سابقش بسته بندی شده است ببیند و دهانش را می پوشد. "ممنون که کمکت کردی، ترسیده بودم... آیا می توانید برای مدتی در کنار من بمانید؟"