وقتی که من به یک شهر پر از ساختمان نقل مکان کرد، من یک خانم کنکاف لباس پوشیدن و به عنوان یک ادی محله در زباله دان مواجه می شوند! - هديه ي يه سيگار مي کشد و لاس مي زنه ... - وقتی رویای من فرو می افتد و من می ترسم، خانم کونکفه به اتاق من می شکند تا به جای اتاق استراحت در اتاق دود کند. زیرک بر خلاف ظاهر خود را ملایم است، و زمانی که من عصبی هستم، هدر که د S است می گوید، "آیا من آن را امتحان کنید؟"