ازوسا، یک رئیس جمهور زن که بالاخره قلعه خودش را ساخت. ازوسا که هر روز مصروف کار است، تصمیم گرفت تا چیزی را برای از بین رفتن استرس راه اندازی کند. - او به نام زیردستان خود را که به نظر می رسید آرام، چنگال او را برداشت، در معرض پایین بدن خود را، و مکید و آن را با خشونت آزاد کرد. روز بعد، ازوسا در حالی که می گوید که چیز دیروز یک راز است، زیردرز خود را می بوسهد. کارمندی که شاهد صحنه بود سعی می کند تا به ازوسا بسته بندی کند، اما چنین چیزی است، و کارمند با مهارت های جنسی غنی رام شده است. و چند روز بعد، ازوسا به کارمندان زنگ می زند و به آنها می گوید که شب طولانی است، و با شهوت به آنها لبخند می زند ...