- وقتی که من دختر من در سایت فعالیت بابا به انبار اتاق نیزه برداشت ، او دختر پر رو بود ، بنابراین من او را با گلو ایرما سکوت و خفه او و به شدت شات واژن! حلقه ای که آن را در انبار به عنوان آن است و تکرار ایرما و شات واژن با دوستان ● ! همانطور که انتظار می رفت، من از آن خسته شدم و گفتم: "اگر شما به یک دوست زنگ بزنید، من شما را به خانه می فرستم!" و به جای او آمدم. شیطان حساس در حال سرنگ! - سیخ گلو و در همان زمان و! - از دست دادن خود را در خیره شدن با شات واژن مداوم و cumshot صورت!