در بین سفرهای تجاری، پسر به خانه آمد تا پدرش را که در بیمارستان بستری بود ملاقات کند، اما او برای مدت طولانی احساسات ویژه ای نسبت به مادر شوهرش داشت. - او پسری است که او را به عنوان مادری که به عنوان همسر دوم آمد به رسمیت نمی شناسد ... "من می دانم آن را دیوانه از نقطه نظر دنی، اما ..."، "چه می کنید، من مادر شما!"، "من قصد دارم به جای پدرم امروز"، "من قصد دارم به ترک و مادرم بی فایده خواهد بود ~ " مادر زن و پسر که عبور از خط در نهایت غریزه خود را ترک ... شوهر که به دلیل بدهی قادر به تبدیل سر خود نبود، تبخیر شد. - مردی که به همسرش ظاهر شد به او دستور داد تا بدن رسیده خود را به عنوان غرامت ارائه دهد. - "نوک سینه ها، رول تا دامن" "من خجالت زده، شما خوب ..." - یک همسر پنجاه و چیزی که طول می کشد زمان خود را به بازی با بدن رسیده خود را با تیک تاک پیچ ... به من بیشتر بهم زدن" من با لذت اسیر شد و لگن من تکان داد ... دو قسمت ضبط شده است.