آقا و خانم کندا که در یک آپارتمان زندگی می کردند، مدت زیادی است که یکدیگر را می شناختند و مرسوم بود که ماهانه یک بار در خانه های یکدیگر مهمانی نوشیدن داشته باشم. در آن روز، آقا و خانم کندا با هم نز جو بودند، بنابراین ما آنها را دلخراش ... روز بعد، همسرم، میکی، به دلیل اینکه من یک موتر بدون اجازه خریدم از خانه بیرون پرید. من موفق شدم او را در خانه ام نگه دارم، اما به نظر می رسد که مشکلی با خانواده کندا وجود داشت که کنتا تنها گذاشت، بنابراین کیوکا تصمیم گرفت به شکل جایگزینی به خانواده کندا سر دهد.