در خانه یک مادر نخودی، معلم خانه پسرش برای دیدار آمد. او به من گفت که او می خواست برای کمک به پسرش، که می تواند در سفر مدرسه به دلیل او فقیر بود. معلم مادرش را در آغوش گرفت و گفت: "لطفاً اجازه دهید هزینه سفر سفر مدرسه را بدم!" - "نه، آن را لمس نکنید!"، "چقدر من به این الاغ جذب شد که من هل دادن ماشین عقب ..." معلم که دیدم فرو ریخت دلیل خود را، "بوی عرق و مخلوط، و آن را بوی lascivious ..." "من خجالت می کنم به مانند این نگاه!" مادر به تدریج یک زن می شود ... - زنی متاهل که مردی را به خانه آورده که رابطه طولانی با همسایه دارد و به جای خودش برای تمیز کردن حرم روستا رفته است. -اون هدفی برای نا امیدی خودش داره ... وقتی به تو نگاه می کنم، قلبم می تپد و قلبم گرم است، آیا می خواهید به آن دست بزنید؟» مردی که با وسوسه یک زن متاهل اشتباه گرفته می شود اما به بدن رسیده جذب می شود. آیا می توانم شاکوهاچی را بازی کنم؟" "اوبا سان، این احساس خوبی برای مورتسو دارد!" - همسر شهوانی بیرون می رود و می پرد. "سختش کن!" شامل 2 قسمت