یک زن متاهل که تازه از کیوتو نقل مکان کرده بود با مردی مهربان بود که در کنار خانه زندگی می کرد در حالی که شوهرش در یک سفر تجاری دور بود. که یک منبع حمایت عاطفی بود، اما یک روز ... "از اولین بار من آن را دیدم، آن را دقیقا شبیه همسر مرده من ...، لطفا به من نگه دارید چرا که آن را در یک بار خوب است!" "من نمی توانم کمک کند اما می خواهم به همسرم در حال حاضر!" - یک زن متاهل که در طبقه هم ساله پدرش رانده شد به زور توسط بدن لوله کش خود را مورد آزار قرار گرفت... این بیوه که هفت مراسم سوگوار را به پایان رسیده بود، از برادر شوهرش خواست تا خانه ای را که در آن زندگی می کرد رها کند و به حومه شهر بازگردد. برادر شوهرم که داستان را شنید، ناگهان او را در آغوش گرفت و به خاطر ... "شما در حال حاضر در دادگاه، آیا شما به فوکوی با آن مرد؟" ، "او می گوید که او قصد دارد به شما طلاق به زودی..."، "من شما را دوست دارم، و من می توانم آن را کمک کند!" - "برادر، بس کن!" - او همچنان به دستمالی کردن بی وقفه خود را از بالای لباس های سوگوار خود را..."پاهای خود را باز کنید و به من نشان دهید خود را!" بدن من به موی سر مداوم واکنش نشان می دهد، و من آن را بر خلاف کلمات من احساس می کنم..."من آن را می خواهم! من بیشتر می خواهم!" شامل 2 قسمت