پدر و برادران جدیدم از ازدواج مجدد مادرم متولد شدند. همه مهربان به نظر می رسید، و من شکی نداشتم که روزهای سرگرم کننده و سرزنده در آینده آغاز خواهد شد. یک روز، وقتی خلاصه به حمام می رود، پدرش قطع می کند. من کوشش کردم که اول آن را به او بدهم، اما چشم پدرم دستش بود. شهریه و هزینه های Stranceal