شینجی از زمان کودکی پسر فوتبال بوده است. سیا یک دوست دوران کودکی است که مدیر شد زیرا او می خواست برای حمایت از رویای خود را. شینجی که از رویای پیروزی در این تورنمنت دست یافته است، بدترین نگرش تمرینی را دارد: «همه با استعداد هستند، و مشاوران بی تجربه هستند، بنابراین بی فایده است که تمام تلاشم را بکنم.» با متقاعد کردن سایا، شینجی نظرش عوض شد و شروع به وداع خود برای تمرین کرد، اما او باعث اختلاف با هم تیمی هایش شد و در خطر ترک باشگاه قرار داشت. سیا از شینجی می خواهد که به بازی فوتبال ادامه دهد و مشاورش ناکاتا ...