"چه جهنم به این معنی است که مانکن نمی رسد!؟" یک معامله با یک شرکت بزرگ که شرط بندی بر روی ثروت شرکت در خطر ناپدید شدن به دلیل مشکلات کارخانه بود. با دیدن ساکی در مشکل، یامادای تابع او لبخند می زند. یامادا که از مدت ها به این سو عشق تحریف شده ای به ساکی دارد، با بهره گیری از این دردسر، ایده دور کردن ساکی از شوهرش را مطرح می کند. - شوهر مدیر توسعه مانکن را به هم می زنند و با طرح غیرممکن برای ساختن مانکن ساکی به جلو می روند تا رابطه این زوج را از هم بپاشند.