وقتی با همسرم ازدواج کردم، شروع کردم به زندگی با مادر شوهرم. زندگی در حومه شهر به نظر می رسید که برای من مناسب تر از آنچه انتظار داشتم باشد، و زندگی با هم بسیار خوب پیش می رفت. یک روز، زمانی که من به خانه آمد پس از کار زود هنگام، آن بود ... -مادر شوهرم داشت کار خانه رو برهنه انجام مي داد ... من با ظاهر برهنه رسیده مادر شوهرم وسواس بود ... ظاهراً مادر شوهرم در طول روزي که اين اطراف نبودم برهنه بود