وقتی که من یک کودک بودم، پدر و مادرم طلاق گرفتند، و بعد از اینکه مجبور شدم در اطراف بستگانم حرکت کنم، در سن ۱۰ سالگی توسط این مرد ثروتمند برداشت شدم. من به عنوان یک پدر زن و شوهر بدون هیچ گونه ناراحتی بزرگ شدم، اما وقتی در دبیرستان بودم، ناگهان گفتم، "از این به بعد، من تمام تلاش خود را به عنوان یک پدر و شوهر، خوب" پس از آن، به عنوان یک همسر محوطه و همسرم خدمات پدرم، که در بدن پایین تر از کار افتاده است، خدمات دختر گاوی، همسرم قنداق کونی بزرگ تنبیه عق زدن، اذیت کردن نوک پستان شلواری شهوانی، رگبار ویبراتور ضخیم ایکی / اجبار سوراخ شلواری، موم داغ و شلاق گل سرخ، و غیره.