یک زندگی زناشویی صاف یک روز از هم می شکند. شوهرش که یک شرکت را اداره می کند، توسط دوستی که به او اعتماد دارد و به مقدار زیادی بدهی دارد، خیانت می شود. مارینا، همسری که می خواهد به آن روزها که خوشحال بود برگردد، تصمیم می گیرد بدون اینکه به شوهرش بگوید، با یک وام دهنده پول ملاقات کند. "اگر شما می خواهید برای کمک به شوهر خود، تبدیل شدن به زن من تنها در تعطیلات آخر هفته!!" با در نظر گرفتن این فکر، مارینا تصمیم گرفت که بدن خود را ودامن کند. از آن روز به بعد، آخر هفته تحقیر آمیز به عنوان یک ادرار گوشت جایگزین است که تا زمانی که او تصور پایان نمی یابد آغاز شد.