ساجی، دانشجوی کالج که تنها زندگی می کند، روزی با آینا، یک زن خانه دار، در میخک نزدیک ملاقات می کند. بعد از آن، دو نفر که دوباره به طور اتفاقی با هم ملاقات کردند، آن را خاموش کردند و تصمیم گرفتند تا صبح در خانه زوجی بنوشید. رابطه بین دانش آموز و زن متاهل نابخشودن بود، اما رابطه بین این دو عمیق تر شد. و وقتی ساجی کلید را به او داد، آینا شروع کرد به رفتن به خانه ساجی با یک کیسه خرید در یک دست وقتی شوهرش به سر کار رفت. و برای منحرف کردن تنهایی از بودن با شوهرش برخورد نمی شود ، او صرف زمان متراکم...