خلاصه هنوز هم با شوهرش می باشد، اما او کمی ناراضی می شود. یک روز، خلاصه در راه خانه خود را از خرید نشت توسط پسرش دیده شد. پسر به دلیل نشت مادرش نشات می گیره سپس پسر از نظر جنسی از مادرش آگاه شد، و در نهایت یک شب بیرون بود. پسری که اسکاچ خلاصه را بو می کند. خلاصه متوجه می شود و سعی می کند مقاومت کند، اما پسرش او را به پایین هل می دهد. از آن روز به بعد، خلاصه توسط پسرش مارا جوان و سخت اسیر شد ...