BF-695: وقتی برای اولین بار در مدت زمان طولانی به زادگاهم برگشتم، دوست دوران کودکی ام که لغزنده بود بزرگ شد و مرا تحصیل کرد. - من چند بار در بدن بی دفاع من شات واژن ... کوناتسو کاشیواگی
When I returned to my hometown for the first time in a long time, my childhood friend who was slippery became big and seduced me. - I have vaginal shot many times in my defenseless body ... Konatsu Kashiwagi
وقتی بعد از یک غیبت طولانی به خانه پدر و مادرم برگشتم، پدر و مادرم غایب بودند و دوست دوران کودکی ام کوناتسو آنجا بود. من قبلاً بسیار لغزنده بودم، اما سینه هایم آنقدر بزرگ بود که حتی از بالای لباس هایم می توانستم آنها را ببینم. "کوناتسو دیگر یک طفل نیست، آیا او است؟" و دلیل من از بین رفت. من بارها و بارها یک شات واژن ساختم.