یک روز، دانش آموزی که در اتاق بعدی یک آپارتمان زندگی می کند، این داستان را با چهره ای مستقیم به همسرش می گوید. "در واقع، من تصمیم گرفتم به تحصیل در خارج از کشور،" "به همین دلیل، من قادر نخواهد بود تا شما را دیگر ببینید،" "من واقعا می خواستم به شما احساسات صادقانه من در پایان بگویید،" "من همیشه دوست کانا سان." - همسری که از اعتراف غیر منتظره دادگاه از یک پسر جوان تر شگفت زده شده است. البته ، من می توانم به شوهرم در مورد چنین چیزی صحبت نمی کند ، و همسرم به آرامی او را به عنوان یک زن متاهل سرزنش به طوری که به او صدمه دیده است...!