او کتاب ها را دوست دارد و یک شرکت انتشاراتی را با همسرش یوکی راه اندازی کرد. با این حال، او نمی توانست با روند زمان نگه دارید و توسط شرکت اوزاوا جذب شد. شوهرش، شینسوکه، از شرکت اوزاوا الهام گرفته است، اما واقعیت آنقدر شیرین نیست. کاهش حقوق اجتناب ناپذیر بود، و یوکی به عنوان منشی کار می کرد تا آن را تشکیل دهد. سپس، اوزاوا از یوکی در بدل کسری ساخته شده توسط شینسوکه یک بوسه خواست. ...اين خيلي ه، متراکم و بوسه مانند رابطه جنسی. هنگامی که چنین بوسیدن می شود یک روال روزانه، اوزاوا به تدریج برای رابطه جنسی واقعی می پرسد.