من یک تماس تلفنی از یک دانش آموز که در مورد فارغ التحصیل شد و گفت که او تا به حال مشاوره دریافت کرد. و وقتي به خونه اش سر مي زنه، اعتراف عشق رو دريافت مي کنه. - "معلم، همسر خود را فقط برای امروز فراموش کرده ام؟" - در حالی که توسط بوسه پرشور از دانش آموز خود را اشتباه گرفته، دلیل او به تدریج سقوط می کند. دو نفر که در طول شب به دنبال یکدیگر هستند. وقتی صبح آمد، وقتی بیدار شدم، هیچ کس وجود دارد ...