حالا که من در مورد آن فکر می کنم، من ممکن است در او (Akane) از اولین بار من به او معرفی شد علاقه مند شده است. وقتی فهمیدم که امروز روز تولد خواهرم است، نمی توانستم بمانم یا بایستم و قبل از اینکه بدانم، جلوی خانه خواهرم بودم. من به فکر رفتن به خانه بودم اگر زنگ می زدم و هیچ پاسخی وجود نداشت، اما خواهرم بیرون آمد. آه، من آن را دوست دارم. افکار به اعتقادات تبدیل شده است.