نینا یک پسر با تنها یک زن بزرگ کرده است. پسرم هم کار پیدا کرد و پیشنهاد کرد که تنها زندگی کند، اما نمی خواهد برود. هر چند وقت یک بار، من شما را به یک سفر چشمه آب گرم دعوت می کنم. اعتراف ناگهانی در مقصد سفر ... پسری که می گوید همیشه مادرش را بدون دوست دختر دوست داشته است. - مادری که به تدریج در مورد پسرش که احساسات خود را از سنین پایین ضربه جدی می شود. من برای پسر باکره من به خاطر من احساس تاسف ... من فکر کردم آن را کمی عشق مادری بود ... -فقط یه بار یه قول بود ولی مادرم نفس نفس می زد و احساس لذت میکرد داستان زنای با محارم مادر و کودک ممنوع است که چند بار تقاطع.