میهو در سنین جوانی به تولد رسید و ازدواج کرد، اما به تدریج بی جنسیت شد و رابطه شوهرش زمانی کشف شد که پسرش دانشجوی کالج شد. در حالی که او از شوهرش در فرض طلاق جدا شد، پسرش برای تعطیلات تابستانی به خانه آمد. پسری که اعتراف می کند مادرش را در سفر چشمه آب گرم با پسرش دوست داشت تا طلاق خود را گزارش دهد. - او توسط مهربانی پسرش به جای شوهر بی عاطفه خود را لمس, و اگر چه او فکر می کند که آن را اشتباه است, حس خود را از بی اخلاقی به عنوان یک مادر و شادی خود را به عنوان یک زن با هم مرتبط. در یک کشتی کوچک در اعماق کوه ها، پدر و مادر و کودکان خود را فراموش کرده ام و مخلوط ... داستان زنای با محارم مادر و کودک!