مردی که برای رفتن به دانشگاه به توکیو آمده بود، جذب همسایه زیبای خود شد. پس از مدتی، او یک زن متاهل است و نام او اینا است. یک روز، وقتی گوشی هوشمند او در دهلیز معمول خود می افتد و او آن را به آینا تحویل می دهد، او می آموزد که شوهرش مشغول و تنها است. روز بعد، گوشی هوشمند نیز کاهش یافته است، بنابراین من می رویم تا گوشی هوشمند را دوباره به اتاق او تحویل دهم.