می، یک دختر مدرسه ای، همیشه با چشمان ناخوشایند توسط مردی که به دلیل ازدواج مجدد پدر و مادرش برادر شوهرش شد، نگاه می شد. و متاسفانه ، من متوجه شدم که من قرار گذاشتن با یک معلم مدرسه... می که از ضعف خود را درک شده بود، نگرش صعودی بود، اما او به تدریج احساس بدن خود را با واکنش نشان می دهند با یک بیماری همه گیر مخفیانه انباشته و بازی بی امان بی صبری، و او acme. پس از آن روز، می که در لذت کیمسکو غرق شده بود، به رابطه جنسی با برادر شوهرش معتاد شد که بر خلاف قلبش از آن متنفر بود.