وقتي بيدار شد، تو يکي از اون ها مهار شد. یک گروه مرموز که زنان زیبا را ربوده و زندانی می کند و وقت خود را برای پردازش آنها به خوک های ماده می گیرد. بی امان گلو عمیق مداوم! - من هرگز نمی توانم دوباره به بدن اصلی خود برگردم، قوی ● شکنجه لذت! بدن غیر قابل مقاومت و یک دلیل از هم می شکند. -بدنش نقض شده و شخصيتش نابود شده نشت اشک و گریه، زن تبدیل به یک عروسک گوشتی مهار شده از جانورهای وحشی است.