در حالی که پدر و مادرم در کسب و کار فوری دور بودند، عمه بستگان من که خواسته شده بود به مراقبت از من برای اولین بار در چند سال به خانه من آمد. - عمه شوتا، که در مورد تجدید دیدار پس از مدت ها هیجان زده بود، کمی به برادرزاده که برای اولین بار در مدت زمان طولانی ملاقات است! با این حال ، من احساس جنس مخالف در بوی مرد برادرزاده من ، که رشد بیش از من تصور می کردم ، و استروس از طول روز! - درام فراری از عمه که به طور کامل در خلق و خوی بودند! - عمه کان و عمه هو قفل بر روی برادرزاده خود است که دیوانه در مورد بازی! انسجام آنقدر بزرگ است که من نمی توانم به بازی دریافت کنید! عمه هایی که نمی توانستند ببینند که جوی استیک برادرزاده شان را کنترل می کنند! دو بازیکن تیراندازی بازی بیش از! نگاه برادرزاده من در حالی که بازی کارت! - عمه که احساس آن را به طور فعال petting!