یوکا، دانشجوی 〇، از قبل از اینکه به یاد بیاورد، توسط پدرش از نظر جنسی مغزی شده است. یوکا نمی فهمد که او کار اشتباهی انجام می دهد. من آن را مسلم می دانم. من به مادرم نمی گویم که من با پدرم هستم. رابطه بین یک دختر و پدر است که بدون گفتن مادرش انجام می شود. * این همه یک ترفند توسط بابا بود، اما این یک عشق غیر طبیعی بود که یوکا نمی خواست به کسی بدهد.