پر انرژی و زیبا "رین". وقتی که من باز درب اتاق به طور معمول ، یک برادر در وسط از بلوغ وجود دارد! - رین چان، که کنجکاو است، کنجکاو در مورد بلوغ برادرش است! "هي، برادر... بقيه ي خود زبده ات رو بهم نشون بده؟ -پس تصميم گرفتم به برادر منحرفم، خواهر پاک و بيگناهم اجازه بدم که به من کمک کنه که خود را بهم برسونه! - وقتی لباس خواهرم را بالا می کنم، سینه های بزرگ زیبایی هستند که بزرگ شده اند! - برادر، من نمی توانم آن را تحمل دیگر!