دوباره ظاهر شد او گفت که می خواهد بیشتر از آخرین شلیک راضی باشد. (من راضی نیست مگر اینکه آن را بزرگتر!) حتماً - من نمی توانم آن را به عنوان دیوانه فکر می کنم، بنابراین من یک بازی ضخیم با یک و اوج بلعیده است. (آن را وارد کنید تا مچ دست خود را در حال حاضر!) کف دست مردی که به شدت به داخل بخش عصبی پرتاب می شود. -یه الاغ که صدایی شبیه شیطان مرگ میده و مزه مشتش رو میده یک گل سرخ با وقار که معلوم می شود. - گل سرخ مقعد با کمی ظاهر تکان دادن. -پاداش چاقو زدن مقعد با من خوشحالم که من می توانم 3 سوراخ و یک گلو را. صدای من رو نمی شنوی؟ دوباره بیا.