شیوری در خانه والدینش در حومه شهر زندگی می کند و روزهایش را بدون تحریک سپری می کند. من در چیزهایی H علاقه مند بود و در عذاب با اطلاعات و فیلم ها در اینترنت بود. یک روز، برای اولین بار در مدت زمان طولانی، خواهرم و شوهرش به خانه بازگشتند، و خانه از قبل شلوغ بود. آن شب، شیور شوهر خواهرش را می بیند که بعد از یک وعده غذایی خانوادگی مست کرده است. حتی اگر من نظایر نداشتم، من از اندازه پر عالی شوکه شدم. بعد از آن، سر شیور از قبل پر از برادر شوهرش است و بالاخره به اتاقی که خواهر و شوهرش در آن خواب هستند، می رود.