واکا یک دانشجوی دختر کالج است که پیشنهاد کار به عنوان CA در یک شرکت هواپیمایی دریافت کرد. من تمرین می کردم که چگونه برای اولین پروازم در ماه آینده با پاشنه پا راه برم وقتی که پایم را دویدم. به منظور درمان سریع جراحت او، واکا که توسط دوست پسرش برای یک ماساژ سفر تجاری توصیه شده بود، تصمیم گرفت تاناکا را که ماساژوری است به خانه اش فراخواند. واکا از خجالت مقاومت کرد زمانی که او در یک محل با لباس های در معرض ماساژ داده شد، اما او به لذت بردن از ماساژ که با عجله در معتاد بود ...