من تصمیم گرفتم که برای یک هفته از خواهرزاده ام سورا مراقبت کنم. با وجودیکه من برای او برنج درست کردم، او گفت، "من نمی خواهم آن را بخورم! به هر حال، اون یه زن 30 ساله است من فکر کردم من می خواهم یک شوخی در مورد آنچه اتفاق می افتد اگر من شنیده ام دهان licked توسط یک فرد بالغ را... "اگر پدرم می فهمد، عموی من کشته خواهد شد w" من نمی توانم در برابر این کودک دیگر ... این آغاز جهنم از یک روز بود که اسپرم فشرده شد.