دختر میو، ممی، نگران دوست پسرش بود. او شخصیتی ملایم داشت، اما بی مورد، ضعیف فکر بود و شکایت می کرد که مرد نیست. یک روز، چنین نارضایتی منفجر می شود. تایپی، دوست پسری که توسط مادر با خواست قوی نفرین شده است. ممی تایپی را تنها می رود و می رود. من برای پاپی که به شدت افسرده است و او را تشویق می کند متاسفم