من به دلیل کار در خانه برادرم می آیم. ریتم زندگی برادرم متفاوت است، و من او را زیاد نمی بینم، اما برادر شوهرم، مینامی، برای من بسیار خوب است، بنابراین من هر روز خوشحال و هیجان زده بودم. به این دلیل که من در مورد چنین همسر فوق العاده ای از زمانی که من به برادرم مینامی معرفی شد مدتها پیش توهم شده است. یک روز