شوهر هیکاریو که با دوستش یوکو همدردی می کند، می گوید: «حتی اگر با یک مرد ثروتمند ازدواج کنید، به هیچ عنوان خوشحال نمی باشید.» من آنقدر در مورد جهان نگران است که من می گویم ، "آیا تاریخ افرادی که با سابقه خانوادگی خود را مناسب نیست ،" "آیا در فروشگاه های راحتی مغازه نیست" ... - به هیکاریو که وقتی خفه می شود با یک به یک گفته شدن، یوکو "آزادی" را به شکل غیر منتظره ای از طریق سانادا، تاجر خارجی یک فروشگاه بزرگ ارائه می دهد.