دختر کالج من تازه وارد بود که برای مطابقت با لباس خود را برای جشنواره مدرسه یا چیزی ، بنابراین یک بعد از ظهر او به خانه با دوست پسر خود و یک دوست مرد آمد. مایا، یک مادر پاکدامن و زیبا، چای و شیرینی خوشمزه را برای بازدید کنندگان پر انرژی به اتاق خود آورد، اما در آن زمان، او شاهد بزرگ غیر منتظره دوست پسر دخترش بود که لباس خود را با زور majeure تطبیق می داد. - مادرم با عجله به دور نگاه کرد و از اتاق خارج شد، اما ظاهر شجاعانه از یک جوان و بزرگ پر سر و کار است که من شاهد از نزدیک چرند من به عنوان یک زن ... چند روز بعد، دوست پسر من ...