من می خواهم با یک بنگ باشم. یک دانشجوی دختر کالج "نوا چان" که فقط برای آن به توکیو آمد. - من عاشق صورت کودک بیش از حد، بنابراین من چشمک پشت گلو من با بزرگ و سپس آن را سر تکان دادن. این گلو عمیق واقعی است. - با چشمان بزرگش، او برای آب ازوکی می خواهد. مقدار زیادی از کیک کک و لبخند. خيلي مشروب بخور - گره خورده است تا او نمی تواند مقاومت در برابر، و به ندرت با شلاق شریر ضرب و شتم. کبودی قرمز سیاه و سفید که بر روی پوست نرم سفید گسترش یافته است. - شمع ها خشک شده و نوک سینه ها زنده هستند. او دلیل خود را از دست داده بود و ادرار گوشت به دنبال درد خالص تبدیل شده بود. من بهت مشت بيشتري مي دم "شما می توانید به عنوان خوشحال به عنوان شما کبودی،" او با خوشحالی لبخند زد در حالی که به هم زده، و او بسیار زیبا بود.