یک برنامه که به شما اجازه نمی دهد بگویید که آیا شما همچنان تحت سلطه چیزهای نرم، نفرت انگیز و دلپذیر هستید یا نه! - هر دو چوب گوشت و مغز ذوب ... - من مجبور شدم سینه ها را بدون استراحت در مقابلم بمالیم در حالی که با اسب سواری در موقعیتی سوار شده بودم و با ران های شلاق خورده ام روی صورتم محکم می شدم و تمام بیضی ها را با زبانی لگد مالش می دادم با صدای مکش فراوان. شادی تبدیل شدن به یک وسیله نقلیه خواهر بزرگتر ... من هرگز وزن این سعادت را فراموش کرده ام...