"عمو، خواهش ميکنم... لطفا خواهر من میون قلدری نیست.... (من از میون محافظت میکنم) - شیون، خواهر بزرگتری که به خواهرش فکر می کند و حس عدالت کمی قوی دارد. - عموی بد که می دانست چنین شخصیتی و استفاده از آن را تهدید به گرفتن دست خود را بر روی خواهرش میون ... - خواهرش شیون سپر می شود و به شدت از او محافظت می کند. - او تکان می دهد لگن خود را به عموی خود را با قصد کمک به خواهرش را خوشحال, و روند فکر او است تا با داده شدن یک دارو است که باعث می شود او احساس بهتری به هم ریباند. - و من توسط کاکایم به هم خوردم ● من و شات واژن بودم.