آسامی، زنی که قرار است تنها پسرش در بهار امسال ازدواج کند، نامزد است. مردان و زنان جوانی که قبل از ازدواج رابطه خوبی داشتند، روزهای خود را با خوشحالی به تالار مراسم در شهر در آخر هفته ها می کردند و می گفتند که این مراسم عروسی و یک جلسه برای هدایا است. - پدر زن که همیشه در لبه بدن زن جوان و تازه از چنین "دوست خوب پسرش" با نگاه هنوز و بی باک نگاه می کند. روزی که پسرم آسامی را ترک کرد و به سر کار رفت، پدر زنم ارزش سنش را ندارد، و او به طور شرم آور سخت نعواض داشت ...!