یومیکو گفت: "من به شما آرامش می دهم، قادر به امتناع از نزدیک شدن پسرش نیست. پسرم در تلاش است تا مرا راحت کند زیرا من نمی توانم مادرم را ببینم که نا امید است و نمی تواند دست از خودآگاهی بر دارد. یومیکو که احساس می کرد نیروی محرکه تمایل دیوانه وار نیست بلکه مهربانی است، رابطه ممنوعه را پذیرفت. - با این حال، پسری که خون یومیکو را که میل جنسی بیش از حد دارد، می کشد، نیز هیولای میل جنسی است. - مهم نیست که چند عکس صادر می شود، نگرش بی حد و اندازه ای که بلافاصله احیا می کند در نهایت یومیکو را از قضاوت آرام خود محروم می کند.